اطلاعات
نمایشگاه نقاشی های
ترانه صادقیان
۱۰ الی ۲۰ آذر ماه ۱۳۹۶
استیتمنت
گفتگو در بارهی این که موضوع حاشیه چیست را غیر لازم میبینم چون همه میدانند حاشیه چیست و رابطهاش با متن چگونه میتواند باشد. از حاشیههای نشسته در جای خود گرفته تا حاشیههای غالب بر متن. این که حاشیه هر چیزی میتواند باشد. حتی حواشی خود زندگی روزمره. حواشی تاریخ، حاشیههای هنر ورزی عشق ورزی و غیره. و همهی این حواشی در رابطه با متن معنا پیدا می کند. گاهی متنی نمیماند و همه حاشیه است گاه متن متین با روندی محکم بی حاشیه سر جای خود نشسته. این ها دریافتنی و آسان فهم هستند.
آنچه مایلم در باره اش گفتگو کنم، ورود به این مقوله ی مرموز و مبهم است: چگونه این موضوع حاشیه وارد کارم شد؟ چیزی که برای خودم هم پرسشی است.
دوست جوان هنرمندم “پویا اشتهاردی” با دیدن برخی کارهایم گفت، زیرا که تو در باره نقاشی ایرانی کار و مطالعه کردی و در نقاشی ایرانی همیشه حاشیه مهم بوده و خاص بوده. این سخن او کلیدی به دستم داد. به من تا حدی نشان داد که سوژه ی حاشیه چرا در نقاشی های من ورود کرده و پیوسته در فکرم و فکرهایی که به کاری منجر می شوند حضور دارد. در واقع حاشیه نه یک موضوع بلکه فضا و حال و هوا و یک مفهوم تصویری است که دیرزمانی است با من است.
کارهایی که می بینید حاصل یک دوره کاری فشرده نیست بلکه حاصل کار در زمانهای پراکندهای است که فکر حاشیه ذهنم را بیشتر در تسخیر خود در آورده بوده. حتی انتخاب و مسئله ی هماهنگی کارها برای این که کنار هم قرار بگیرند برایم چالشی بود. اما عاقبت دانستم این، قسمی طرز فکر و روندی است که در ذهن من وجود دارد و نه تنها در مورد حاشیه بلکه در مورد دیگر فضاهای فکری و مفاهیمی که با آنها کار می کنم صادق است. گاهی فکر کردم با به نمایش در آوردن این مجموعه نقطهی پایانی بر این فکر بگذارم اما میدانم این فضای فکری”حاشیه و متن” باز بامن خواهد بود وگاه سر بر خواهد آورد.
در مورد حاشیه حال فکر می کنم من هم مثل نقاشان قدیم ایران در هستی حاشیه و متن مفری دیدهام. در صفحاتی که از نقاشی قدیم ایرانی برای جهان به یادگار مانده خودِ نقاشی به یک معنا حاشیهای است برای متونی چون اشعار شاعران و نوشته های علمی و مذهبی.
ماجرایی که در سالیان دراز بر نقاشی ایرانی رفت، بازی با مفهوم حاشیه و متن و این که هنر تجسمی از همین حاشیه به چه جایگاه رفیعی رسید و در واقع شد همان اصل کار و متن، به نظرم بازی غریب و بزرگی است و بار تاریخیاش قابل توجه.
حالا در طوفانی از هجوم مفاهیم و اتفاقات فرهنگ معاصر در بی نظمی معنی داری که ما را در بر گرفته و خواهی نخواهی روال زندگی ما را می سازد، گاه فکر حاشیه و متن، حوادث پیرامون ما را برایم به گونه ای الهام بخش معنا میکند. و این همان نقطهای است که دستم می رود و کار دیگری انجام می دهم با حال و هوا و فکر حاشیه.
فکر می کنم این شبیه اتفاقی است که شاید در گذشته های دور برای نیاکان نقاشم افتاده. برای همان استادان متواضع و گمنامی که درسها از ایشان آموختهام.
ترانه صادقیان آذر ۱۳۹۶