بیشتر از چهاردهه است که شیرین اتحادیه حضوری مؤثر و مستمر در وادی هنر نقاشی دارد. اتحادیه در آثارش همواره بر عواطف و صراحت در بیانش تأکید داشتهاست و کارهایش در عین مدرن بودن، با ریشههای فرهنگ و سنت کشورش پیوند دارند. به بهانه نمایشگاه اخیر شیرین اتحادیه در گالری ویستا با وی به گفتوگو نشستیم.
٭٭٭از اولین باری که با دنیای نقاشی آشنا شدید و به آن علاقهمند شدید برای ما بگویید.
-اولین بار در دورههای طراحی که موزه لوور برگزار میکرد، آنجا از نزدیک با آثار هنرمندانی مثل رامبراند آشنا شدم. تاریخ هنر هم برای من همیشه جذاب بوده؛ علاوه بر این من در لندن معماری داخلی خوانده بودم برای همین پایه های طراحی قوی داشتم.
٭٭٭تفاوت طراحی و نقاشی را از نظر شما چیست؟
-خیلی متفاوت است. طراحی را از بیرون نگاه میکنی. من با نگاه کردن به گلدانهای خانهام شروع کردم. از اشیای مختلف الهام میگرفتم. مثلا مهرهای که از ناصر خسرو یا آینهای که از قزوین خریدم همگی مجموعه طراحی شد. بعدها آینه که شکست خودش داستان دیگری برای طراحیهای من شد که همه در کتابم هست. من میدانستم اینها طراحی است و نقاشی نیست. بعد وارد تجربههای بزرگتر شدم که بتوانم نقاش شوم. نقاشی باید درونی و ذهنی باشد. این از طراحی خارج است.گاهی ممکن است به هم نزدیک شوند اما واقعا این دو از هم جدا هستند. وسایل کار هم خیلی متفاوت است.
٭٭٭آیا قبل از خلق آثار این نمایشگاه میدانستید چه میخواهید بکشید؟
-نه هرگز. من نشسته هم نقاشی نمیکشم من میایستم. همیشه هم حین نقاشی موزیک جاز گوش میدهم. چون جاز دائم خلاق است و قاعدهای ندارد… نقاشیهای من هم قاعده ندارد و هیچ محدودیتی برای خودم قائل نیستم. اثر راه خود را میرود؛ در واقع مسیر چهل ساله را میرود و این اتفاقی نیست که یک شبه رخ دهد. پایه طراحی هم که خیلی مهم است من پایه طراحی را داشتهام. من معیاری نیستم. راه خودم را میروم. برای همین هرگز درس ندادهام چون نمیتواننم به کسی بگویم چگونه ببین. به موضوع خلاقیتی مختص به خودم برخورد کردهام و جلو میروم. هرکس باید راه خودش را پیدا کند.
٭٭٭یعنی هیچوقت نقاشی نبوده که شما بخواهید از او الگو بگیرید؟
-الگو گرفتن خیر. البته عاشق آثار برخی از هنرمندان هستم؛ مثل راشن برگ که هوش از سر من میبرد. هر نقاشی راه خودش را پیدا میکند و این زوری نیست. باید سالهای زیادی طی کرد تا راه پیدا شود. برای من چهل سال طول کشید. معتقدم که موضوع خودنمایی را باید حذف کرد. من هر نقاشی که میکشم فکر میکنم اولین کار است و همیشه در حال یادگیری هستم. من کار های اولم را روی تابلوهای بزرگ میکشیدم. مادرم به من میگفت: شیرین جان، روی تابلو های کوچک کار کن که مردم بخرند. من به خودم میگفتم؛ شیرین جان! روی تابلوهای بزرگ کار کن که هیچکس نخرد و این یک نوع آزادی بود که من به خودم دادم…
٭٭٭ با نسل جوان نقاشی ایران ارتباط دارید؟
-به نظرم ۹۹ درصد کارها کپی از جاهای دیگر است. من زیاد هم به گالریها نمیروم چون آثار خودم را دوست دارم. نمیدانم در جوانهای امروز کسی پیدا میشود که بخواهد خودِ خودش باشد یا نه؟ البته موقعیت هرکس متفاوت است. برای من این شکلی بوده که هیچوقت از فروش نقاشی زندگی نکردهام. اما امکان دارِد جوانی دغدغه اقتصادی داشته باشد. چیزی که به من رهایی داد، این بود که وابستگی مالی به نقاشی نداشتم و این مزیت من بوده… الان با گران بودن متریال نقاشی و شرایط اقتصادی فعلی، راه خود را پیدا کردن خیلی سختتر از گذشته است اما باز هم شدنی است. بسته به عشق و خلوصی است که در این راه دارید. اینکه میخواهید زود شهرت پیدا کنید یا میخواهید صرفا راه را پیدا کنید. این برای جوانان سختتر است چون مطرح شدن را دوست دارند… من اصلا مطرح شدن برایم مهم نبوده. آثار من بدون زور و ادا، ایرانی هستند.
٭٭٭ برای نقاشی کردن از چه متریالی استفاده میکنید؟
-از هر چیزی که گیرم بیاید. اصلا برای خودم محدودیت نمیگذارم و با مواد مختلف نقاشی و طراحی کردهام. در دوران کرونا آثارم را جمعآوری کردم و در کتابی به چاپ رساندم که ۱۸ خرداد در کتابفروشی خودم، کتابفروشی آزاد، از آن رونمایی خواهم کرد.
٭٭٭ در فضاهای مجازی فعالیت دارید؟
-نه ارتباط من با مردم از طریق کتاب فروشیام است. این مدل ارتباط را بیشتر میپسندم…
٭٭٭ برای نسل من شاید سوال باشد چرا شما در ایران ماندید و مهاجرت نکردید؟
-اینجا مملکت من است. کجا بروم؟ در هیچجا نمیتوانستم اندازه ایران حال خوب داشته باشم و الهام بگیرم که بتوانم این آثار را خلق کنم.
شیرین اتحادیه متولد ۱۳۲۵، فارغالتحصیل اجتماع هنرمندان و طراحان صنعتی لندن، تاریخ طراحی و هنر مدرسه لوور و مؤسس کتاب آزاد و گالری آزاد است. آثار او در بیش از ۵۰ نمایشگاه گروهی و انفرادی، در داخل و خارج از کشور، طی بیش از چهل سال، به بار نشستهاست.